این روزها كه بیشتر از سه دهه از دفاع مقدس میگذرد، باید پرسید كه آیا سینمای ایران توانسته است به طور شایسته درباره آن كار كند یا خیر.
داود مرادیان در گفتوگو با برنامه سینماچی در پاسخ به این سوال گفت: «خیر. به اندازه اندكی، یكسری فیلمساز با دغدغه شخصی كارهایی كردهاند، اما نمیتوانیم بگوییم كانسپتی به نام دفاع مقدس وجود دارد.»
وی درباره دغدغه شخصی توضیح داد: «در دنیا ژانری به نام «جنگ» تعریف شده و آن ژانر بعضاً برای فیلمسازهایش ماهیت ایدئولوگ دارد و بخشی هم ماهیت دراماتیك دارد.
آنچه در ایران اتفاق میافتد، چه سفارش ارگان و نهاد باشد و چه تولید مستقل، عمدتاً دغدغه فردی فیلمساز است و اساساً سیستماتیك جلو نمیرود.»
مرادیان درباره مسیر آثار دفاع مقدس و اینكه از فیلمهای رسول ملاقلی پور و ابراهیم حاتمی كیا به فیلمهای «لیلی با من است» و این روزها فیلم «موقعیت مهدی» رسیدهایم، گفت: «همه اینها دال بر احوال فردی فیلمساز است.
یعنی حاتمی كیا سمبل اشراق و درك فلسفه پشت جنگ است و ملاقلیپور سمبل شورِ دیده شده در جنگ است و مانند فردی كه خواب دیده، سعی میكند مردم را به آنچه دیده آگاه كند.
فیلم «موقعیت مهدی» نیز دغدغه فرد و تعهد شخصی او به یك كاراكتر است.»
وی با تاكید بر اینكه فیلمسازان جوان باید روایت فتح را ببینند تا با فضای جنگ و جبهه آشنا شوند و اول دانش خودشان را نسبت به جهان ظاهری و روحی دفاع مقدس عمق دهد، گفت: «دومین مشكل به نهادهای سفارش دهنده برمیگردد.
ما در چهل سال گذشته، سی سال مشكل حاد حاكمیت فكر و فرهنگ داشتیم كه «مهندسی فرهنگی» باب شد و یكسری مهندس وارد علوم انسانی شدند و مدیریت تكنوكراسی بر فرهنگ ایجاد شد.
حالا به جایی رسیدهایم كه حاضریم همان مهندسان فرهنگی برگردند. چون حداقل آن مهندسان حداقل لیسانس رشته تحصیلیشان را داشتند. اما الان با افرادی روبرو هستیم كه سایه مدیر بالادستیشان هستند و مدیرهایی میآیند كه به فلانی زنگ میزنند بیا 30 میلیارد به تو میدهیم تا اولین فیلمت را پیش ما بساز. روی چه كانسپت و برنامهای؟»