امروزه یكی از مهمترین مسائل شهرداریها بهویژه شهرداری تهران، بحث تامین منابع مالی برای اداره شهر است. اما در این خصوص و روشهای مختلف ارتقا درآمدهای شهرداریها، مطالب زیادی گفته و نوشته شده است."منهای نفت" را بشنوید.
بهگزارش گروه چندرسانهای رادیو جوان؛ امروزه یكی از مهمترین مسائل شهرداریها بهویژه شهرداری تهران، بحث تامین منابع مالی برای اداره شهر است. اما در این خصوص و روشهای مختلف ارتقا درآمدهای شهرداریها، مطالب زیادی گفته و نوشته شده است.نكتهای كه شاید كمتر به آن پرداخته شده این است كه اصولا چرا باید شهرداریها به دنبال منابع مالی بیشتر و افزایش درآمد باشند؟
1- عادت به هزینه متناسب با درآمد: بررسیهای تاریخی اطلاعات شهرداریها بهویژه شهرداری تهران نشان میدهد كه ساختار هزینهای شهرداری تابعی از میزان درآمدهایی بوده است كه به دست آورده است. این امر شاید در نگاه اول، بسیار منطقی و درست باشد، اما از آنجا كه بخش قابلتوجهی از درآمدهای شهرداری تهران به ساختوساز وابسته است، بنابراین درآمدهای شهرداری از نوسانات ساختوساز تاثیر زیادی میپذیرد. در برخی سالها كه رونق زیادی در بخش ساختوساز را شاهد بودهایم، درآمدهای شهرداری نیز به شدت افزایش یافته است. به دلیل همین وابستگی به مسیر، شهرداری به همان میزان افزایش درآمدها، هزینههای خود را افزایش داده است. مشكل اینجا است كه در سالهای بعد كه ركود در ساختوساز ایجاد شده و پروانههای ساختمانی حتی تا 30درصد پروانههای ساختمانی دوره رونق نیز كاهش مییابد، در واقع به قیمتهای ثابت، گویی درآمدهای شهرداری تهران از محل ساختوساز كه بیش از 80 درصد درآمدهای آن را شامل میشود، به 30 درصد كاهش مییابد! اما شهرداری به راحتی دیگر نمیتواند هزینههای خود را كاهش دهد و به شدت با كسری منابع مالی مواجه میشود.
2- تامین مالی: در چنین شرایطی، شهرداری تهران به تامین منابع مالی از محل منابع خارج سازمانی روی میآورد، دریافت انواع وام و اعتبارات بانكی، فروش اوراق مشاركت و حتی فروش داراییهای شهرداری از آن جمله هستند. در این خصوص نیز، متاسفانه به این موضوع توجه نمیشود كه تامین منابع مالی از محل ایجاد دیون، به معنی هزینه كرد از درآمدهای سالهای آتی است بنابراین باید حد و اندازهای مورد توجه قرار گیرد. این بیتوجهی تا جایی پیش میرود كه حتی در شرایط تراز مالی منفی، به تعریف پروژههای جدید، ایجاد فعالیتهای هزینه زا و بسط فعالیتها ادامه داده میشود. در نتیجه، تامین مالی صرفا برای جبران كسری در نظر گرفته نشده، بلكه بیش از آن و برای افزایش هزینهها و تعریف پروژههای جدید نیز در نظر گرفته میشود بدون در نظر گرفتن تبعات مالی آن در سالهای آینده. این موضوع، موج افزایش هزینههای شهرداری را با رویه وابستگی به مسیر، بیشتر هم میكند. گویی دستوری وجود دارد كه هرساله به قیمتهای ثابت، حتما بیشتر از سالهای قبل باید هزینه انجام داد.
3- ساختار ارزیابی: ساختار ارزیابی عملكرد مدیران شهری نیز بر این موضوع بیشتر دامن میزند. اصولا مدیری موفق است كه بودجه بیشتری جذب و هزینه كرده باشد! مدیری كه با فرآیندهای افزایش بهرهوری، یك پروژه را با قیمت كمتر به اتمام برساند، نسبت به مدیری كه برای همان پروژه اعتبار بیشتری هزینه كرده است، ناموفق تر است چون توان جذب بودجه را نداشته است.
شرایط فوق، باعث شده است كه امروزه شهرداری تهران با بیش از 50 هزار میلیارد تومان بدهی و 30 هزار میلیارد تومان پروژههای ناتمام مواجه شود؛ در شرایطی كه در اثر بیتوجهی به بازگرداندن منابع مالی تجهیز شده از محل اعتبارات نظام بانكی، اعتبار خود را برای استفاده از منابع بانكی نیز به شدت از دست داده است. تمام این موضوعات، در شرایطی اتفاق افتاده است كه تحقق حدود 18 هزار میلیارد تومان بودجه شهرداری با اما و اگرهای فراوانی مواجه شده و بعید است در خوشبینانهترین حالت، حتی 15 هزار میلیارد تومان آن تحقق یابد.
انتهای پیام/