این قسمت از مستند رادیویی «یك پرونده یك روایت» به پرونده نزاع و درگیری جزئی اختصاص داشت، كه یكی از طرفین دعوا با اصابت چاقو به طرف مقابل منجر به قتل او شد.
سرهنگ شجاعی، رئیس پلیس آگاهی استان البرز درباره این پرونده گفت: در تاریخ 20 فروردین 1402 طی تماس تلفنی از سوی شهروندان نزارع و درگیری خیابانی كه منجر به جرح شد، گزارش شد. شخصی كه در این نزاع خیابانی جراحت شدید دید به بیمارستان منتقل شد، ولی در نهایت جان خود را از دست داد.
متهم پرونده درباره روند وقوع قتل توضیح داد: بیرون بودم كه برادرم با من تماس گرفت و گفت با مشكل روبهرو شدم. خودم را پیش برادرم رساندم، تا ببینم جریان چیست. از برادرم پرسیدم چه كسی تو را كتك زده، گفت فلانی مرا زده است. دوبار پرسیدم كه فلانی كیست، تا پسری با پرتاب سنگ و فحاشی خودش را معرفی كرد.
این متهم ادامه داد: من هم عصبانی شدم و كتكش زدم. بعد از اینكه درگیری تمام شد، مقتول (رفیق این فرد) به پشت گردنم پرید. او در حال خفه كردنم بود و من هم نمیتوانستم دستانش را از دور گردنم بردارم. چون در یك دستم چاقو بود. من هم یكی دو دفعه چاقو را بی هدف به سمت مقتول زدم. تقریباً ضربات چاقو به سرش خورد، ولی چاقو به گونهای بود كه نه میتوانست به طور عمیق بریدگی ایجاد نكند، نه بهطور عمیق فرو رود.
سرهنگ شجاعی در تكمیل صحبتهای متهم ادامه داد: متاسفانه طرفین دعوا در نزاع و درگیری جزئی نتوانستند خودشان را مدیریت كنند. آنها میتوانستند با تماس با 110 یا مراجعه به كلانتری موضوع را از لحاظ قانونی پیگیری كنند، اما خودسرانه به دعوا ورود كردند، كه در نهایت این نزاع و درگیری منجر به وقوع قتل شد.
رئیس پلیس آگاهی استان البرز با بیان اینكه مقتول بعد از اصابت ضربات چاقو بعد از 6 روز در بیمارستان فوت میكند، تصریح كرد: ضربات چاقو به سر و صورت مقتول خورده بود، كه به دلیل جراحت و خونریزی فوت میكند. از آنجایی كه چاقو به شریانهای اصلی و نقاط حساس بدن خورده بود، پزشكان نتوانستند برای احیا اقدام كنند.
متهم با بیان اینكه مقتول با وجود اصابت چاقو دستانش را از دور گردنم برنداشت، بیان كرد: در همین حین كه دوستان مقتول هم در حال كتك زدن ما بودند، ناگهان ضربهای محكم به صورت متقول خورد و دستانش را از دور گردنم برداشت. من هم با چاقو ضربهای دیگر به دستانش زدم. در نهایت همه با اعلام آمدن مامور نیروی انتظامی محل نزاع را ترك كردند. مقتول هم مكان درگیری را به قصد فرار ترك كرد.