امروز شهرهای ایران با دو چالش بنیادین «قابلیت زندگی» و «روانی حركت و جابهجایی» مواجه هستند. در بحث قابلیت زندگی برآورد میشود كه 19 میلیون نفر در بدمسكنی زندگی میكنند."منهای نفت" بررسی كرده است.
بهگزارش گروه چندرسانهای رادیو جوان؛امروز شهرهای ایران با دو چالش بنیادین قابلیت زندگی (liveability) و روانی حركت و جابهجایی (mobility) مواجهند. در بحث قابلیت زندگی هرچند به ظاهر تعداد انباشت مسكن در ایران از تعداد خانوارها فزونتر است، در عین حال برآورد میشود كه 19 میلیون نفر در بدمسكنی زندگی میكنند. چالش كُندی، صعوبت و نارسایی حركت در درون كلانشهرها و همچنین بین مركزهای آنها و حومهشان، كمبود شناخته شدهای است كه جای بحث آن اینجا نیست.
هر چند حملونقل حومهای سریع و روان و بهطور عمده ریلی تاثیر مستقیمی بر پاسخگویی به تقاضای مسكن دارد؛ چرا كه عرضه محیط زندگی با كیفیت در حومه با دسترسی سریع، مطمئن و ایمن بین حومه و مركز موجب كاهش تقاضا در مراكز كلانشهرها و گرایش به سكونت به حومه میشود. و اما در باره بافتهای ناكارآمد شهری اعم از بافتهای فرسوده و سكونتگاههای غیررسمی پیرامون شهرها سیاست ما بازآفرینی شهری است. ما بر این باوریم كه شهرها بیش از آنكه یك مجموعه كالبدی باشند، یك سازمان اجتماعی، با هویت مشخص و شبكههای درونی خود هستند. بنابراین سیاست بنیادین توانمند ساختن این سازمان اجتماعی در شكل جمعی و انفرادی آن است. در شكل جمعی، بازگشت به هویت ایرانشهری سیاست فراروی ماست و در شكل انفرادی آن، توانمندسازی ساكنان در بازآفرینی زندگی خود اعم از سكونتگاه، كسبوپیشه و روابط اجتماعی مهمترین وجهه همت است. ساختار شهرهای ایران به عنوان كالبدی برای شبكههای اجتماعیِ خُرد در قالب محلهها معنی پیدا میكنند. محلهها ضمن خودبسندگی نسبی ارتباط و وابستگی معناداری با هم دارند. بر اساس پیمایشی كه از وضع كنونی سكونتگاههای ناكارآمد صورت گرفت، بافتهای ناكارآمد در قالب 2700 محله در 543 شهر و در 141 هزار هكتار مساحت شهری شناسایی شدند. بازآفرینی این محلهها به معنی بهبود زندگی بیش از 6 میلیون خانوار است كه اگر حتی 3 میلیون واحد مسكونی ظرف 10 سال بهسازی یا نوسازی شوند، یكی از بزرگترین برنامههای بازآفرینی شهری در تاریخ ایران و حتی در مقیاس بینالمللی است. وظیفه دولت در این ارتباط برنامهریزی و فراهمآوری بستر كار برای ساكنان، تسهیلگران، توسعهگران و سازندگان است.
بنابراین، اولین تاكید ما روی برنامهریزی از سوی دولت به جای اجرای پروژه است. به گمان ما بزرگترین نقطه انحراف طرح مسكن مهر تاكید بر پروژه محوری بهجای برنامهمحوری بوده است. همین انحراف، موجب لغزش دولت به تصدی ساخت مسكن و جانشینی دولت بهجای مردم و بخش خصوصی شد. بنیان این برنامه در گام نخستین آفرینشِ مجدد عناصر استخوانبندی محلههاست. این موضوع بسته به هر محله متفاوت خواهد بود. ممكن است در محلهای نوسازی مدرسه یا مركز بهداشت مساله اصلی باشد و در محله دیگر احداث ورزشگاه بتواند این نقش كلیدی را ایفا كند و به همین ترتیب در جایی مسجد، تكیه یا بازارگاه یا نوسازی ساختمانهای باارزش معماری محلهها كه یادآور خاطرات جمعی و هویت ساكنان است بتواند راهگشا باشد. در كنار این، متناسبسازی زندگی با دوران معاصر و دسترسی ساكنان به خدمات زیربنایی و روبنایی جدید و همچنین بازگشایی معابر و توسعه خدمات محلهای گامهای نخستینی است كه باید در برنامه بازآفرینی مورد توجه قرار گیرد. در تجربههای اولیهای كه در این ارتباط داشتهایم بهخوبی دریافتهایم كه با اولین اقدام در جهت احیای هویت و استخوانبندی محلهها، استقبال گستردهای از سوی ساكنان صورت میگیرد و با اتفاقهای خوبی روبهرو میشویم كه هیچگاه پیش از آن، انتظار آن را نداشتیم. در این ارتباط نمونههای مختلفی در شهرهای ایران چون بوشهر، نایین، اصفهان، یزد، تبریز و دیگر شهرها داریم.
برنامه اجرایی بازآفرینی محلهها شامل پنج برنامه: توسعه امكانات و خدمات روبنایی، ارتقای زیرساختها، بهسازی و ارتقای فضاهای شهری، تهیه طرحهای بازآفرینی محلهها و ارتقای توانمندیهای اقتصادی و ظرفیت سازی اجتماعی در مقیاس شهری و محلهای است. برآورد اعتبار مورد نیاز برای اجرای این برنامهها 75 هزارمیلیارد تومان ظرف پنج سال است. نكته بسیار مهم این است كه بخش عمدهای از این مبالغ هماكنون نیز در بودجه دستگاههای اجرایی مربوط پیشبینی شده است. لیكن، ضروری است كه طی یك دستور تمام دستگاههای ذیربط مكلف شوند تا حداقل 30 درصد منابع خود را در این محلهها هزینه كنند. این درصد متناسب با نسبت جمعیتی این محلهها از كل جمعیت شهری است. برای آنكه بتوانیم هم كسری منابع دستگاههای ذیربط را تكمیل و هم مبلغی را اهرم كنیم تا سایر دستگاهها نیز منابع خود را به این امر اختصاص دهند، پیشبینی شده است كه سالانه هزاروپانصد میلیارد تومان به این امر اختصاص داده شود. البته این رقم از سوی سازمان برنامه نیز تایید شده و در اسناد پشتیبان برنامه ششم نیز منظور شده است.
نكته سوم برنامه نوسازی مسكن در این محلههاست. برای نوسازی 3 میلیون واحد ظرف 10 سال داشتن یك بانك توسعهای مسكن كه بتواند سیاستهای دولت در این بخش را پشتیبانی كند، ضروری است. خوشبختانه این موضوع در مجمع عمومی بانك مسكن در سال جاری بهتصویب رسید و میتواند كمك موثری به اجرای سیاستهای دولت كند. از سوی دیگر، توجه داشته باشیم كه قاعدتا چون بازآفرینی در این محلهها بر بستر یك شهر موجود است، كار بهصورت منبتكاری و جزءبهجزء صورت میگیرد و نمیتوان انتظار اجرای پروژههای بزرگ مقیاس چند هزارواحدی را داشت. از قضا، بهگمان ما، این نقطه قوت این برنامه است كه افراد با هر تواناییای میتوانند در بازآفرینی مشاركت داشته باشند. برنامه بنیادین ما بر توانمندسازی ساكنان و همچنین حمایت از كسانی است كه این محلهها را برای سكونت انتخاب میكنند. بنابراین از خانهاولیها، كسانی كه تمایل به انتقال محل سكونت خود به این بافتها را دارند و ساكنان بافت بهصورت همزمان حمایت صورت میگیرد. خانوارهایی كه میخواهند صاحب خانه شوند باید از یك برنامه مطمئن اقتصاد خانوار برخوردار باشند كه با سیاست كلان پشتیبانی شود. مبنایی كه در این برنامه انتخاب شده افزایش هفتبرابری قدرت خرید خانوارها در برابر مبلغ پسانداز آنهاست.
این به آن معنی است كه هر خانواری كه مبلغ مشخصی را در صندوق پسانداز مسكن یكم سپرده كند، مطمئنا ششبرابر پسانداز خود تسهیلات دریافت خواهد كرد، این تعهد بانك است و بانك نمیتواند از آن سر باز زند و مبلغ سپرده وی نیز هنگام اخذ تسهیلات آزاد خواهد شد. حال اگر زن و مرد همزمان پسانداز كنند، هر دو همزمان میتوانند بر روی یك واحد مسكونی تسهیلات دریافت كنند. به این ترتیب، یك زوج در تهران میتواند مبلغ 160میلیون تومان تسهیلات دریافت كند. این رقم برای سایر شهرهای بزرگ 120میلیون تومان و برای شهرهای كوچك 80میلیون تومان است. البته چنانچه لازم باشد با تصویب شورای پول و اعتبار این سقفها قابل افزایش است.
"منهای نفت" بررسی كرده است.
انتهای پیام/