سهم سنگین پول سمی در طرف داراییهای ترازنامه بانكها و موسسههای اعتباری ایران نظام پولی و بانكی را با تنگنای سختی روبهرو ساختهاست. شكست موسسهها و تعاونیهای اعتبار كه اخیرا نقل محافل عام و خاص است یك رخنمون از این پدیده است.
پول سمی با آییننامه و شیوهنامه و با صبوری و بردباری درمان نمیشود. این بیماری نیاز به ریشهكنی دارد و گرنه چون سرطان به اقتصاد ایران سرایت خواهد كرد. صاحبان و ذینفعان داراییهای سمی به سادگی از ثروت بیحسابی كه بهدست آوردهاند نمیگذرند. شكلدهی اعتراضهای خیابانی اخیر و سوءاستفاده از قربانیان خود فقط یك چشمه از فشارهایی است كه از این رهگذر به حاكمیت وارد میشود. این فساد بزرگ اگر درمان نشود موجب گسترش فقر خواهد شد و چون موریانه بر پیكر اقتصاد ایران خواهد افتاد و آن را از درون خواهد خورد.
برای شناخت این پدیده و آنچه بهوقوع پیوست باید صحنه و نقش بازیگران اصلی آن را ترسیم كرد. این صحنه بازیگرانی اصلی دارد. هرچند بازیگران دیگری هم در شكلگیری داراییهای سمی درگیرند لیكن بهمنظور حفظ اختصار فقط به نقش این بازیگران اصلی پرداخته خواهد شد. بازیگر اول سپردهگذاران خُرد هستند كه داراییشان؛ محصول دسترنجشان را در این موسسهها سپردهگذاری كرده و اینك بهعنوان مالباختگان بازنده اصلی این فساد و كلاهبرداری یا سوءمدیریت آنها هستند. از آنان با عنوان قربانیان میتوان نام برد. در كنار آنان افرادی هوشمند و آشنا به سازوكار بازار پولی قرار دارند كه از نظر مالی شفافیت لازم را نداشته و در حقیقت یا خود جزو موسسان این موسسهها بوده یا با آنان مشتركالمنافع هستند. این افراد سپردههای چند صد میلیونی و گاهی چند 10میلیاردی خود را نزد این موسسهها سپردهگذاری كرده و سودهای 40 تا 84درصد را بعضا دریافت كردهاند. این افراد بیشك تفاوت خطر سپردهگذاری در یك موسسه كوچك با چند ماه سابقه كار در یك شهر را با یك بانك معتبر كه دهها سال سابقه دارد میدانند و نمیتوان با آنان چون قربانیان رفتار كرد.
برای توضیحات بیشتر به این برنامه توجه كنید.