مقایسه روند بازسازی مناطق آسیبدیده از بلایای طبیعی در ایران با تجربیات سایر كشورها حكایت از وجود خلائی مشهود در حلقه نهایی نظام احیا در ایران دارد.
به گزارش گروه چند رسانه ای رادیو جوان؛ خلائی كه میتواند در قالب یك گسل اقتصادی، ساختار اقتصادی كشور را تضعیف كند. تامین مالی پروژه بازسازی مناطق آسیبدیده در ایران عموما بر پایه تسهیلات بانكی قرار گرفته است. این در حالی است كه نظام بیمه، بازیگر اصلی در روند بازسازی مناطق آسیبدیده در كشورهای توسعهیافته است.
گسل بانكی پسازلزله
در این مكانیزم،ریسك ناشی از بلایای طبیعی در درجه اول بر دوش «صندوق بیمه بلایای طبیعی» قرار میگیرد. در بسیاری از كشورهای زلزلهخیز بیمه زلزله بهعنوان شرطی اجباری و لازمه بهرهبرداری یا معامله واحدهای مسكونی در نظر گرفته شده است و بخشی از منابع این صندوق از حق بیمه پرداختی تامین میشود. اما با توجه به تورم خسارت منابع طبیعی در سالهای اخیر و ناتوانی صنعت بیمه در پوشش ریسك ناشی از این حوادث، اوراق بلایای طبیعی بهعنوان ابزاری تكمیلی برای انتقال ریسك ناشی از بلای طبیعی از بیمهگران به بازار سرمایه در این كشورها در دستور كار قرار گرفته است. در این سازوكار، نهادی خاص ضمن پوشش ریسك بیمهگر، از طریق انتشار اوراق قرضه سرمایهگذاران را در ریسك ناشی از بلایای طبیعی سهیم میكند. «دنیای اقتصاد» در این گزارش به تشریح سازوكار مدیریت روند بازسازی در كشورهای توسعهیافته پرداخته است.
بار زلزله بر دوش شبكه بانكی
پس از وقوع بلایای طبیعی و پس از امدادرسانی اولیه، بازسازی مهمترین مساله پیش روی مقامات محلی و دولتی خواهد بود. فرآیندی كه به واسطه نیاز به تامین مالی بسیار، پر چالشترین مرحله در پروسه ترمیم بلایای طبیعی نیز است. بر مبنای اخبار منتشر شده دولت تصمیم گرفته است از دو ابزار كمكهای مالی دولتی و تسهیلات تكلیفی برای تامین منابع مالی مورد نیاز برای بازسازی مناطق آسیبدیده در زلزله اخیر استفاده كند. بر مبنای خروجی جلسه اخیر كابینه، دولت حدود 8/ 2 هزار میلیارد ریال كمك بلاعوض برای بازسازی مناطق مسكونی در نظر گرفته است. همچنین دولت، شبكه بانكی كشور را موظف به اعطای حدود 7/ 7 هزار میلیارد ریال تسهیلات با نرخ سود 4 درصد در مناطق روستایی و 5 درصد در مناطق شهری به منظور بازسازی مناطق آسیبدیده كرده است. پرداخت مابهالتفاوت این نرخ با نرخ مصوب در شورای پول و اعتبار نیز از سوی دولت تضمین شده است. با توجه به نرخ سود رایج در شبكه بانكی كشور، میتوان گفت این ضمانت به منزله افزوده شدن بیش از 1000 میلیارد ریال بدهی بانكی به ترازنامه شبكه بانكی كشور در قالب تعهدات دولتی است. آنهم در شرایطی كه دولت یكی از بدحسابترین مشتریان شبكه بانكی در چند دهه اخیر بوده است. به این ترتیب میتوان گفت دولت درنظر دارد بخش قابل توجهی از بار مالی ناشی از بازسازی مناطق زلزلهزده در غرب كشور را بر عهده شبكه بانكی كشور بگذارد. تصمیمی كه به واسطه شیوه تامین مالی نمیتواند به منزله «تخصیص منابع عمومی» برای پرداختن به این ملاحظه پررنگ عمومی باشد و احتمالا به بازسازی مطلوب مناطق آسیبدیده نیز نخواهد انجامید. این در حالی است كه طی چند دهه اخیر در كشورهای توسعه یافته كمكهای بلاعوض دولتی و سوبسیدهای تسهیلاتی در تامین مالی روند بازسازی بلایای طبیعی به تدریج جای خود را به ابزارهای جدیدتری دادهاند.
فرآیند دوفازی مدیریت ریسك
طی چند دهه گذشته تعداد و شدت بلایای طبیعی، به خصوص در برخی از كشورهای در حال توسعه رو به فزونی گذاشته است. بررسیهای سازمان ملل نشان میدهد خسارت بلایای طبیعی هر سال بهطور متوسط حدود 350 میلیارد دلار است. رقمی كه بررسیها حكایت از شیب صعودی آن در گذر زمان نیز دارد. بر مبنای آمار ارائه شده از سوی صندوق بینالمللی پول، تنها 30 كشور در جهان تولید ناخالص داخلی بالاتری از این رقم دارند. مقایسهای كه به خوبی منعكسكننده پیچیدگی روزافزون مساله تامین مالی بلایای طبیعی در جهان است. این پیچیدگی روزافزون باعث معرفی ابزارهای جدیدی برای تامین مالی ریسك بلایای طبیعی در كشورهای مختلف و منسوخشدن روشهایی چون تكیه به منابع دولتی و منابع بانكی شده است.
میتوان گفت مدیریت ریسك بلایای طبیعی در كشورهای توسعهیافتهای چون ژاپن و آمریكا شامل دو فرآیند كاهش ریسك و تامین مالی ریسك بلایای طبیعی میشود. در فرآیند كاهش ریسك كه اقدامات پیش از وقوع زلزله و سایر بلایای طبیعی را در بر میگیرد، امید ریاضی خسارات طبیعی از طریق برخی اقدامات مانند مقاومسازی و طراحی سیستمهای هشدار سریع به حداقل میرسد. ژاپن را میتوان موفقترین كشور در این زمینه دانست. بررسیها نشان میدهد كه در پنج دهه گذشته حدود یكششم از زمین لرزهها در این كشور به وقوع پیوسته به نحوی كه در 5 دهه گذشته بیش از 15 زلزله با شدت بیش از 5/ 6 ریشتر در این كشور به وقوع پیوسته است، اما شدت خسارات مالی و جانی در این كشور به مراتب كمتر از كشورهایی چون ایران است. علت اصلی چنین تفاوتی اهمیت فرهنگ پیشگیری در این كشور زلزلهخیز است. بهروزرسانی استانداردهای ساختمانسازی، استفاده از ابزارهای خلاقانهای چون ایزولهسازی ساختمان از لرزش، طراحی سیستم هشدار سریع حساس، اجرای برنامه مقاومسازی زیرساختها و آموزش گسترده اجتماعی از مهمترین عوامل كاهش خسارات احتمالی بلایای طبیعی در این كشور است.
«منهای نفت» بررسی می كند.
انتهای پیام/