تعریف اعتیاد در طی دهههای گذشته تغییرات زیادی را تجربه كرده است. در گذشته تعریف اعتیاد صرفاً به وابستگی به مواد مخدر شیمیایی محدود بود.
تقسیم بندی جدید در تعریف اعتیاد، اگر چه در مجامع علمی مفید بود اما در فضای عمومی جوامع تاثیر چندان مثبتی نداشت. حالا نسل جدیدی به وجود آمده بودند كه معتقد بودند برخی از مواد مخدر اعتیاد شیمیایی ندارند و صرفاً اعتیاد فرایندی دارند. بنابراین كم خطر هستند و میشود به سراغشان رفت. از سوی دیگر متخصصان تاكید میكردند كه بسیاری از اعتیادهای فرایندی از اعتیادهای شیمیایی هم خطرناكتر هستند و ترك آنها دشوارتر است.طبیعی است كه صرف خوشایند بودن یا صرف داشتن اثرات نامطلوب نمیتواند به معنای اعتیاد باشد. نشستن پشت ماشین و رانندگی در شهر، به شرط خلوت بودن خیابانها میتواند خوشایند باشد. ضمن اینكه اثرات نامطلوب هم دارد (به دلیل فشارهایی كه به بدن وارد میشود و همینطور جایگزین شدن به جای پیاده روی). اما نمیتوان این رفتار را اعتیاد نامید. آنچه مهم است جمله آخر در تعریف اعتیاد چنین است: اینكه رغبت ما به تكرار یك تجربه افزایش یابد.همچنین میتوان متوجه شد كه چرا راهكار استفاده از الكل برای فراموش كردن مشكلات به عنوان اعتیاد به الكل شناخته میشود. چون كسی كه یك بار برای حل موقت یا فراموش كردن مشكل خود به سراغ الكل برود، احتمالاً به تكرار این تجربه در مواجهه با مشكلات بعدی هم ترغیب خواهد شد و اساساً این شیوه حل مشكل، خود مشكلات جدیدتر و بزرگتری را هم با خود به همراه خواهد داشت.