اعتیاد، یك بیماریِ خانوادگی است چون علاوه بر فرد معتاد، خواسته یا ناخواسته، خانواده اش را هم درگیر می كند. بسته به اینكه بیمار، پدر خانواده است یا مادر، دختر خانواده است یا پسر، آثار متفاوتی روی دیگر اعضا دارد
به خاطر رفتارهای غیرقابل پیش بینی فرد معتاد، زندگی خانوادگی پر از ترس و اضطراب می شود. هیچ كس نمی داند در آینده چه اتفاقی خواهد افتاد، اما بنا به تجربه ای كه دارند، همگی انتظارِ بحرانِ بعدی را می كشند و همین انتظار، باعث ایجاد فشار و استرس در خانواده فرد معتاد است.اعتیاد، «بیماری انكار» است. هم برای خود فرد و هم برای خانواده اش. مشكل معمولا آنقدر بزرگ است كه خانواده یاد می گیرند وانمود كنند اتفاقی نیفتاده و طوری رفتار می كنند كه انگار هیچ مشكلی متوجه شان نیست. اعضای خانواده معمولا در برخورد با اعتیادِ یكی از اعضا، وانمود می كنند: «مشكل آنقدرها هم بزرگ نیست!»گفت و گوها و روابط، عمیقا تحت تاثیر قرار می گیرد و اعضای خانواده دیگر قادر نیستند مثل قبل با هم حرف بزنند و به هم محبت كنند. از آنجا كه اعتماد و محبتشان به فرد معتاد، با بی تفاوتی و خودخواهی در قالب اعتیاد پاسخ داده شده، ناخودآگاه تصمیم می گیرند كه: «اعتماد نكن، حرف نزن، احساس نداشته باش.وقتی یكی از اعضای خانواده معتاد می شود، بقیه مجبور می شوند وظایف و مسئولیت هایش را به دوش بكشند. مسئولیت هایی مثل نقش پدری یا مادری؛ تعهدات مالی یا خانه داری. در خانواده هایی كه پدر یا مادر معتاد هستند، معمولا فرزند بزرگ خانواده، جورِ وظایف فرد بیمار را می كشد.