عجله
خوب ببینم تكلیف امروزمون چیه
بله جناب بزرگ فامیلشون مرقوم كردن كه
آهای معلم سرخانه ما یك خبطی كردیم رفتیم یك دانه نهال انجیرسوماترایی گرفتیم و در باغچه حیاطمان كاشتیم بعد به نوادگانمان گفتیم اگر خوب بهش برسند سال بعد این موقع
انجیر ژاپنی میدهد . داشتیم برایشان نحوه نگهداری از نهال انجیر را توضیح میدادیم كه نگذاشتند كلاممان منعقد شود با عجله و شتاب صد دور در ثانیه این دله بغاز ها رفتند شیلنگ
آب و گونی گونی كود خروسشان را گرفتند پای نهال مان تا زودتر انجیر دهد ..دو روزه خشك شد رفت ... ای آفت بزنند این شاگردانت با خودت...
حالا اگر بگوییم میخواهیم برویم زورخانه كت و شلوار فاستونی چهار خانه ما را اتو بكشند بیاورند بالا میروند با برف سال بعد می آیند ..شتاب كشسانی اینها را كنترل كن خوب
ضمیمه : راستی یك نامه از زیر در اتاقمان انداخته بودی داخل كه وام دو میلیونی كه سه ماه پیش تقاضا كرده بودی چه شد ؟ ..حالا چه عجله ایست .. دور هم هستیم خوش میگذرد