سر خم نكردن در برابر ظلم را در ادبیات ازشاهنامه تا اشعارپروین اعتصامی به وفور می بینیم. این تفكر ادامه می یابد تا دوره مشروطیت و پس از آن كه در دوره انقلاب اسلامی و شاعران معاصر به اوج می رسد."عصرمن" دیروز ادبیات ظلم ستیزی را بررسی كرد.
به گزارش گروه چندرسانه ی رادیو جوان،سر خم نكردن در برابر ظلم و ستم را در ادبیات فارسی ازشاهنامه تا اشعارپروین اعتصامی به وفور می بینیم. این تفكر ادامه می یابد تا دوره مشروطیت و پس از آن كه در دوره انقلاب اسلامی و شاعران معاصر به اوج خود می رسد."عصرمن" دیروز ادبیات ظلم ستیزی را بررسی كرد.
ظلم امری نكوهیده و مخالف فطرت انسانی است و انسان ها آن را برنمی تابند. دین اسلام نیز همواره بر حفظ عزت و حرمت انسان ها تاكید داشته است. اگر چه ظلم ستیزی در ادبیات فارسی بازتاب داشته است و ویژه شعر شیعی نیست، اما در آثار شاعران شیعه به لحاظ آثار تربیتی و نیز حساسیت شیعیان، تشخص و تمایز جدی پیدا كرده است.
اتحاد به ملتی اختصاص ندارد و از ابتدای تاریخ كه اجتماع مدنی مردم صورت گرفته اتحاد بحث جدی در ایران بوده است. عدالتخواهی بحثی ذاتی است سرشت عدالتخواه انسان به طبع در ادبیات نیز نمایان شده و ادبیات فارسی آئینه تمامنمای عدالتخواهی و استكبارستیزی است. شاعرانی چون عنصری و رودكی كه جز شاعران درباری محسوب میشوند در شعرهایشان ازحكمرانان خواهان رفتار عادلانه بودند و از مردم نیزمیخواستند با هم متحد باشند، در كتاب نصیحت الملوك غزالی به لحاظ دینی و اسلامی نصایح و مطالبی در دولت را به مردم معرفی میكند. بحث اتحاد و مبارزه با ظالم و ستمكار در ادبیات ریشه تاریخی دارد كه در برخی، شاعران با آگاهی بیشتری صورت گرفته، در شاهنامه فردوسی اساس كتاب عدالت خواهی، ظلم ستیزی و هویت ملی مردم ایران است.
شخصیتهای شاهنامه هر كدام نماد یك موضوع است به طور مثال كی خسرو نماد عدالت، ضحاك نماد ستم خواهی و كاوه نماد اتحاد و اتفاق ملی علیه ستمگری به نام ضحاك است كه او را از تخت به زیر بكشند، برهمین موضوع دلالت می كند.در حوزه ادبیات عرفانی حافظ شاعری برجسته است كه از ستمگران به بدی یاد میكند و مردم چنین حكومتی كه افرادی عدالت خواه نیستند را قبول ندارند، حافظ پادشاهی یعقوبالدین را مینكوهید و زیر بار حكومت امیر بارز نمیرفت در یكی از غزلیاتش كه شرح فعل و انفعالات جمعی از دولتمندان عهد اوست، میگوید:
دانی كه چنگ وعود چه تقریرمیكنند پنهان خورید باده كه تعریز میكنند
یكی دیگر از شاعران عدالتخواه ناصر خسرو است كه مبارزات طولانی در زمان خود داشته است و به دلیل مخالفتش و ناامنی منطقه خراسان به حالت تبعید زندگی میكرد.
در عصر مشروطیت بحث عدالت خواهی، مبارزه با ظلم ستیزی، حقوق شهروندی و ...به شكل علمیتری مطرح شد و مطرحترین شاعر مشروطه میتوان به ملكالشعرای بهار اشاره كرد كه در آن دوران میگوید: ایران و آزادی سخن گفتن خطاست،كار ایران با خداست.
انتهای پیام/