حسن لطفی منتقد سینما،روزنامه نگار میهمان "عصر من"17تیرماه بود. با این پرسش كه نقش دین در سینما چقدر است به بررسی تاریخ سینما پرداخت.جایی كه شاید به جای پرداختن به مفاهیم ناب دینی به ظواهر دینی از قبیل آش نذری و شل زردپزان پرداخته می شود.
به گزارش گروه چندرسانهای رادیو جوان؛ حسن لطفی منتقد سینما،روزنامه نگار میهمان "عصر من"17تیرماه بود. با این پرسش كه نقش دین در سینما چقدر است به بررسی تاریخ سینما پرداخت.مارا از آرشیو بشنوید.
در بحبوحه پیروزی انقلاب اسلامی مجموعه ای از شاگردان حسینه ارشاد، مركزی به نام آیت فیلم راه اندازی كردند و اولین فیلم جدی و داستانی آنان فیلمی بود با نام جنگ اطهر كه توسط محمدعلی نجفی كارگردان هنرمند و مذهبی سینمای ایران تولید شد و پس از پیروزی انقلاب معاونت امور سینمایی در وزارت ارشاد اسلامی مستقلا به سازمان دهی و برنامه ریزی و سیاستگذاری سینمای ایران همت گماشت.
سینما كه ماهیتی غربی داشت در ایران هم بربنای اشاعه تفكر غربی حركت می كرد تا اینكه در جریان انقلاب 57 و فرصتی كه پیش آمد سینما گران با نگاهی كه نشات گرفته از دین و اخلاق بود پا به عرصه نهادند.در این رهگذر تعدادی ازتحصیل كردگان دانشكده های هنری و سینمایی عمدتا از درون قشرهای غیرمذهبی و غرب زده برخواسته بودند و فیلمسازان تجربی و فاقد دانش هنری هم كه وضعیتشان مشخص بود. در این رهگذر آیت فیلم كه تازه تولد یافته بود باانگیزه تحول در سینما و احیای فرهنگ اسلامی در قالب آن اقدام به طراحی برنامه هایی در قالب فیلم و سریال نمود كه محصول آن سریال معروف سربداران شد كه همچنان یكی از بهترین سریالهای تلویزیونی ایران به شمار می رود.
در آن دوره بحرانی بنیاد مستضعفان كه تنها به دلیل در اختیار داشتن سینماهای مصادره شده و استودیوهای فیلمسازی خود را مكلف به تامین سالن های سینما می دانست با ایجاد بخشی در زمینه سینما اقدام به تولید چندین اثر قابل ملاحظه سینمایی كرد و اولین فیلم سینمایی خالص دینی در ایران در همین مركز تولد یافت و فیلم سینمایی "سفیر" كه براساس زندگی قیس بن مسهر طراحی شده بود تولید شد هرچند مخاطبان سینما و مدیران سینمایی این فیلم را جدی تلقی نكردند و بهمین دلیل این روند در سینما ادامه نیافت. تغییراتی كه در مدیریت سینمائی كشور پدید آمد مانع جدی گرفتن مقوله دین در سینما شد. ظهور فیلمسازانی همچون مخملباف و حاتمی كیا و ملاقلی پور و محمدعلی طالبی و محمدرضا هنرمند از تزریق خون تازه ای در رگهای سینمای انقلاب اسلامی نوید می داد. اما حركت سینمای ایران به سمت و سوی سینمای روشنفكرانه اروپایی همزمان با ورود فیلمهای خارجی ازاین دست و میدان دادن به فیلمسازان بی خط و صرفا هنری و گرایش به عرفان هنری به سبك غربی ضرورت تامین سینما به لحاظ نیاز مخاطبان و عدم ورود فیلمهای خارجی به دلایل صحیح در همین شرایط مانع شكل گیری اساسی سینمای انقلاب شد.
دیدگاههای انقلاب و مردم ایجاب می كرد خط تولید سرعت بگیرد اما عدم برنامه ریزی عمیق فرهنگی برای سینما وتوجه نكردن به تفكیك مقوله های متفاوت مورد نیاز جامعه و جایگزینی صحیح موضوعات و روش های سالم سینمایی سینمای ایران را به سوی التقاط فرهنگی سوق داد. با این همه موفق ترین دوره تاریخی سینمای ایران در همین سالهای 60 تا 68 ایجاد شد معدودی از جوانان خوش قریحه اما كم مایه كه با پرداختن به سوژه های سیاسی و اجتماعی خود را برای حضور در سینمای ایران محك می زدند به دلیل ناپختگی و بی تجربگی نتوانستند مخاطبان را به سوی خود جذب كنند و اشتباه بزرگ دیگری كه این روزها نیز به شدت ادامه دارد این بود كه سینما را با مراكز اجتماعی قدیمی دیگر و مقوله را با مقولات غیرهنری یكسان می پندارند و امروز بزرگترین آفت سینمای ایران را پس از طی یك دوره با شكوه 14ساله دامن زده اند. وضعیت موجود سینمای ایران كه علیرغم شایستگی های فراوان در جهان هنر متاسفانه به سوی ساده پسندی و ابتذال گام برداشته و بعضی از متولیان مقوله های دینی به دلیل عدم شناخت كافی از مقوله سینما به تشویق ناشایست آثار سطحی پرداخته اند و راه سینمای متفكر واندیشه پرداز را از سینمای هدفمند مكتبی جدا كرده اند و این آفت بزرگ دامن گیر بسیاری از كهنه كاران حرفه ای سینما نیز شده است كه به جای پرداختن به مفاهیم ناب عرفانی و دینی به ظواهر بی خاصیت قشری مسائل دینی از قبیل آش نذری و شل زردپزان و شمع روشن كردن و امثال آن تمسك جسته و روی آورده اند.
انتهای پیام/