در ادبیات فارسیو در میان شعرای كهن این مرز و بوم حماسه سرایی از جایگاه ویژه ای برخوردار است.در ادبیات منظوم یا منثور علاقه و جانفشانی برای وطن و پرچم از بلند مرتبه ترین ارزشها محسوب می شود."عصر من" 11 دیماه به این موضوع پرداخته است.
شاعران و ادبا درباره وطن وجهه های مختلفی را در نظر داشته اند مثلا برخی درباره مرزبانان و نگهبانان مرزها و اهمیت كار ایشان قصه و داستان و شعر نوشته اند و برخی در خصوص قهرمانها و یلان و پهلوانان این مرز و بوم حماسه سرایی كرده اند و عده ای هم توصیفی عمل نموده اند و وطن را خیلی زیبا توصیف كرده اند و ارادتشان را در قالب نظم و نثر نشان داده اند.
حكیم فردوسی به عنوان یك حماسه سرا در شاهنامه خود هیچ چیزی را مهمتر از وطن نیاورده است.در توصیف وطن از زبان فردوسی می خوانیم كه آفریدون جهان را بر سه بخش تقسیم نمود: روم و خاور را به سلم داد. ترك و چین را به تور داد و دشت گردان و ایران زمین را به ایرج. در این بخش از شاهنامه ، فردوسی روم و خاور و ترك و چین را در یك بیت آورده و سپس ایران را در یك بیت مستقل توصیف نموده است. بدین شكل شاعر ارادتمندی خود را به وطن با عظمت یك بیت شعر در برابر مصراع های اختصاص یافته به سرزمین های دیگر نشان داده است. بارها فردوسی تاكید كرده كه زمانی كه هیچ نبوده و نشانی از فرهنگ و عشق و شور و سلحشوری نبوده وطن من ایران بوده و سخن دیگر اینكه می توان فردوسی را از حماسه سرایانی دانست كه جایگاه وطن در شعرشان از اهمیت و نقش بسزایی برخوردار است و به توصیف وطن پرداخته اند.
در زبان و ادبیات فارسی بویژه در میان شعرای كهن این مرز و بوم حماسه سرایی از جایگاه ویژه ای برخوردار است.در ادبیات منظوم یا منثور علاقه و جانفشانی برای وطن از بلند مرتبه ترین ارزشها محسوب می شود."عصر من" 11 دیماه به این موضوع پرداخته است.
انتهای پیام/