در ایران جوان مطرح شد: عدم اراده محكم و مستمر مسئولین به اجرای سیاستهای افزایشی جمعیت كشور، عامل اصلی كاهش فرزندآوری است كه آسیبها و معضلات مختلفی را متوجه كشور میكند كه بعضاً جبران آنها بسیار دشوار خواهد بود.
جمعیت یكی از اركان اصلی یك جامعه و حكومت محسوب میشود و با توجه به سیاستگذاریهای جمعیتی در كشورمان باید متذكر شویم كه از سال 1355 تا سال 1375 ما افزایش دو برابری در جمعیت ایران را شاهد بودیم تا جایی كه در سال 1375 جمعیت كل كشور به 60 میلیون نفر رسید و در برههای خاص و بنا به شرایط ویژه كشور شعار ما بر این مهم بنا نهاده شده بود كه هر چه تعداد فرزندان بیشتر باشد، زندگی بهتری نیز خواهیم داشت و در برههای دیگر عكس این شعار را در دستور كار قرار دادیم و اعلام كردیم كه فرزند كمتر، زندگی بهتر و مطلوبتری را به دنبال خواهد داشت و این روند نشان دهنده آن است كه سیاستگذاریهای جمعیتی تا چه اندازه میتواند در سالهای آتی بر روند زندگی افراد مختلف جامعه تأثیرگذار باشد.
البته باید توجه داشته باشیم كه سیاستگذاریهای جمعیتی همواره درست و مطلوب نیستند و گاه مشاهده میكنیم كه پس از گذشت چند سال و بعضاً چند دهه از یك سیاستگذاری؛ عدم كارآمدی آن آشكار میشود و مسئولین مربوط به این حوزه ملزم به اتخاذ سیاستگذاریهای جدید و كنار گذاشتن سیاستگذاریهای پیشین میشوند كه البته این روند، خود مشكلات و آسیبهای بسیاری را به همراه دارد كه جبران آن بسیار هزینهزا و بلندمدت خواهد بود.
در این میان باید توجه داشته باشیم كه پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، فضای فرهنگی جامعه به گونه شكل گرفت كه روند افزایش فرزندآوری و زاد و ولد به عنوان یكی از ركان اصلی جامعه محسوب میشد؛ اما در نیمه دهه 60 سیاستگذاران این عرصه تصمیم بر این مهم گرفتند كه با كنترل موالید و اشاعه تنظیم خانواده در جامعه از این روند جلوگیری و جمعیت كشور را كنترل نمایند و بر اساس این روند در مجلس شورای اسلامی، قانونی مصوب شد كه بر مبنای آن؛ نرخ باروری بالای 6 فرزند به حدود 4 فرزند كاهش پیدا كند؛ اما حائز اهمیت است كه بدانید این هدف 20 ساله، طی 4 سال محقق شد! و ما نه تنها این سیاست و قانون را متوقف نكردیم بلكه 25 سال غیر كارشناسانه و رصد نشده همان سیاست را ادامه دادیم.
از سوی دیگر، از سال 1390 با چنان كاهش زاد و ولد و فرزندآوری در جامعه مواجه شدیم كه كارشناسان و رهبر معظم انقلاب اسلامی وارد میدان شدند و بارها در جلسات مختلف عمومی در یان باره تذكرات بسیاری را مطرح كردند و در سال 1393 سیاستهای اصلاحی این حوزه ابلاغ شد تا از جوانان و خانوادهها در راستای فرزندآوری حمایت شود اما چرا طی این دهه كه متخصصان و دلسوزان نظام بر فرزندآوری و افزایش جمعیت تاكید داشتند، شاهد روند مطلوب و قابل توجهی نبودهایم؟! بیشك پاسخ آن عدم اراده محكم و مستمر مسئولین به اجرای سیاستهای افزایشی جمعیت كشور است و این روند نیز ناشی از نگاه محدود مسئولین به دوره مدیریتی خود است و نه آینده كشور. از این رو امیدواریم با توجه بیش از پیش مسئولین این عرصه شاهد اجرای همهجانبه سیاستهای جمعیتی كشور باشیم.