برنامه «ایران جوان»: متأسفانه، در كشور ما یكی از مشكلات اصلی و اساسی؛ عدم تعامل سازمانها، نهادها و وزارتخانهها با یكدیگر است و همین روند موجب شده تا نیروی متخصص انسانی در جایگاه درست و بهینه خود قرار نگیرد.
بنا به ضرورت و نیاز روز جامعه، در برنامه «ایران جوان» با موضوع "توانمندسازی جمعیت" به چرایی و چگونگی تغییر نگرش به روند جمعیتی كشور پرداختیم، در این راستا به بررسی بند 8 سیاستهای ابلاغی افزایش اشاره میكنیم.
بند هشتم سیاستهای ابلاغی افزایش جمعیت به توانمندسازی جمعیت در سن كار با فرهنگ سازی و اصلاح، تقویت و سازگار كردن نظامات تربیتی و آموزشهای عمومی، كارآفرینی، فنی و حرفهای و تخصصی با در نظر گرفتن نیازهای روز جامعه و همچنین استعدادهای و تواناییهای افراد در راستای اشتغالزایی مفید و مولد میپردازد.
باید توجه داشته باشیم كه توانمندسازی جمعیت در حال حاضر برای كشور ما از اهمیت ویژهای برخوردار است و باید بیش از پیش بدان توجه شود؛ چرا كه شرایط جمعیت جوان در ایران اسلامی چندان مساعد نیست. به بیان دیگر؛ افزایش جمعیت مؤثر با رویكرد توانمندسازی فردی و سازمانی بر 3 محور اساسی تأكید دارد كه عبارتاند از: نخست؛ استفاده اجرایی هدفمند و مطلوب از قوانین موجود در راستای حفظ منافع خانواده به عنوان جایگاه اصلی رشد افراد.
دوم؛ بهبود و بهینهسازی امنیت اقتصادی و ایجاد شرایط مطلوب معیشت عموم مردم در مسیر آیندهسازی افراد برای رشد روزافزون در جامعه. سوم؛ اصلاح نگرش و افزایش شناخت مردم، مدیران، مجموعهها، مخاطبین، افراد و خانواده به بحث توانمندسازی جمعیت در كشور.
حائز اهمیت آنكه طی دههای گذشته، نظرات و نگرشهای مختلف و متفاوتی به موضوع "توانمندسازی جمعیت" را شاهد بودهایم به طوری كه در برههای؛ افزایش جمعیت را تولید نیروی كار و در نتیجه آن افزایش درآمد سرانه افراد قلمداد میكردند چرا كه زمین، آب و منابع طبیعی از وفور ویژهای برخوردار بود و افزایش جمعیت زمینه مناسبی را برای رشد و توسعه فراهم میآورد؛ اما امروزه و با توجه به پارادایمهای نوین علم و تكنولوژی و همچنین كاهش نیاز به نیروی كارِ انسانی شاهد تغییر در نگرش به جمعیت كشور هستیم.
امروزه نیروی صرف كار تحت هیچ شرایطی، مزیت محسوب نمیشود چرا كه چنین نیرویی در مواجهه با اشتغالزایی مورد آسیبهای فزاینده اجتماعی و فردی قرار میگیرد كه بعضاً جبران آن بسیار دشوار خواهد بود.
تحولات جمعیت در ایران
با مروری بر سیاستهای جمعیتی مشاهده میكنیم كه موارد و نكات مهم بسیاری از نظرها دور و مغفول مانده است كه با كمی ژرفاندیشی به اهمیت خاص و حیاتی آنها پی میبریم. به طور مثال در بند نخست مفاد سیاستهای جمعیتی كشور به ارتقا؛ پویایی، بالندگی، جوانی جمعیت، افزایش نرخ باروری و... اشاره شده است كه این مهم؛ ضرورت لزوم افزایش زادوولد در مقابل مرگومیر را ترسیم میكند؛ اما به رشد چند درصدی و نحوه اجرای آن اشاره خاصی نشده است.
همچنین در بند 8 سیاستهای جمعیتی كشور به توانمندسازی جمعیت در سن كار اشاره شده است اما در مقابل؛ افراد را صرفا موكلف به افزایش جمعیت كرده است در حالی كه باید به نحوه مطلوب توانمندسازی نیروی كار در راستای رشد و توسعه اقتصادی فزاینده نیز توجه ویژه و تخصصی می شد.
متأسفانه، در كشور ما یكی از مشكلات اصلی و اساسی؛ عدم تعامل سازمانها، نهادها، ادارات و وزارتخانهها است و همین روند موجب شده تا نیروی متخصص انسانی در جایگاه درست و بهینه خود قرار نگیرد بدان معنا كه ما طی سالهای گذشته به تربیت نیروی انسانی متخصص همت گماردهایم؛ اما این نیروها در جایگاهی كه منجر به استفاده درست و مطلوب از تخصص آنها شود، قرار نگرفتهاند از این رو؛ شاهد تغییر و تحول خاصی در كشور نبودهایم و امیدواریم این معضل در آیندهای نه چندان دور مورد توجه دولت و مسئولین مربوط قرار گرفته و شاهد ایرانی روشن باشیم.