تلفن همراه و بدهكاری
بدهكار شدن بعضی ها در خرید گوشی به دلایل مختلف مثلا چشم و هم چشمی
سلام. حالتون خوبه. من كه حالم خوب نیست اصلاً. از وقتی رفتیم خونه دخترخاله خانومم اینا ، زندگی مون از این رو به اون رو شده. دخترخاله خانومم یه گوشی خریده از این گرون ها كه پشتش عكس یه میوه ای هست كه یه خیرندیده ای گازش زده و ما رو بیچاره كرده. حالا چند خریده. چهار ملیون و خورده ای. حالا خانومم از دیشب تا حالا بند كرده منم از همون گوشی ها می خوام. تو چی كمتر از شوهر دخترخاله م داری كه گوشی اون باید اون باشه بعد گوشی من این باشه. بهش می گم خانوم جان من كارم نویسندگیه. فكر می كنی چقدر بابت نوشتن به من می دن؟ من هم اگه می تونستم یه ماشین داغون بخرم بعد عروسكش كنم و دوبرابر قیمت بفروشم از اون گوشی ها كه هیچی ، بهتر از اونشُ برات می خریدم. چهار ملیون و خورده ای بابت یه گوشی؟! من یه ماشین وطنی مدل 79 داشتم سه ملیون تومن. هیچی. الان كه دارم با شما صحبت می كنم تو این جنگ مغلوب شدم و قراره براش از همون گوشی ها بخرم شرایطی. یعنی قراره یه دفترچه قسط به بقیه دفترچه قسط هام اضافه بشه. خیلی هم ضایع است آخه. قسط گوشی بدم. فك و فامیل بشنوند چی می گن ! مردم قسط ماشین شاسی بلند و ویلای شمال می دن بعد من باید ماه به ماه قسط گوشی موبایل بدم. بعد حالا من كه خوبم. یكی از رفیق هام رفته فرش زیر پاشُ فروخته واسه خانومش گوشی خریده. بعد حالا بدتر از همه این ها می دونید چیه؟ زن آدم كه خب زن آدمه و به گردن آدم حق داره. یه گوشی آخرین مدل ، كوچیكترین تشكر از زحماتشه. اما وقتی دختر سیزده ساله آدم از آدم گوشی درجه یك می خواد اینُ كجای دلمون بگذاریم؟! ما بچه كه بودیم می اومدیم خونه كلّی گریه می كردیم می گفتیم فلانی تو كلاس از این پاك كن دو رنگ ها خریده كه نصفش قرمزه نصفش آبی. من هم می خوام. بعد مامانمون دو تا پس گردنی تپل می زد بهمون و بعداً اگه بچه خوبی بودیم و تو خونه اذیت نمی كردیم و نمرات ثلث دوممون هم نوزده و بیست بود برامون می خرید. الان بچه از كلاس میاد خونه می گه سپیده گوشی فلان خریده . من هم از اون ها می خوام. حالاچجوری بچه ها گوشی می برن تو مدرسه بماند!. خلاصه نكنید این كارها رو. زندگی خرج داره. گوشت و مرغ و تخم مرغ می خواد. انقدر ما رو شرایطی و قسطی نكنید. دم شماها گرم. تا برنامه بعدی خدانگهدار همه تون ...