سینما آینده پنج شنبه و جمعه از ساعت 18:00 به مدت 30 دقیقه

رادیو جوان

سينما آينده

نقدی بر زندگی در عصر مدرنیزه/نگاهی متفاوت به فیلم "پالم اسپرینگز

زمانی كه افراد دانش خود را افزایش می‌دهند دیگر روند زندگی آنها رو به بطالت نخواهد بود و این مسیری را سارا در فیلم "پالم اسپرینگز" در پیش گرفته تا با افزایش علم و آگاهی خود؛ تغییر را در زندگی ایجاد كرده و حصار بیهودگی و بطالت در هم شكند.

1402/09/14
|
15:41
|

نقدی بر زندگی در عصر مدرنیزه/نگاهی متفاوت به فیلم "پالم اسپرینگز

زمانی كه افراد دانش خود را افزایش می‌دهند دیگر روند زندگی آنها رو به بطالت و بیهودگی نیست و این دقیقاً مسیری است كه سارا در فیلم "پالم اسپرینگز" در پیش گرفته تا با افزایش علم و آگاهی خود؛ تغییر را در زندگی ایجاد كرده و حصار بیهودگی و بطالت را در هم شكند.

مازیار وكیلی (نویسنده، منتقد و كارشناس سینما) در برنامه سینما آینده با اشاره به زوایای فیلم "پالم اسپرینگز" مختلف گفت: فیلم پالم اسپرینگز محصول سال 2020 به كارگردانی "مكس بارباكوف" و نویسندگی "اندی سیارا"؛ فیلمی كمدی و رمانتیك ساخت كشور آمریكایی است كه در سال اكران، مورد توجه ویژه و گسترده تماشاگران قرار گرفت.

وی ادامه داد: فیلم "پالم اسپرینگز" درباره یك گردش زمانی و یا به اصطلاح لوپ زمانی است بدان معنا كه زندگی فرد در 1 روز خاص مانده باشد. به طور مثال هر روز كه بیدار می‌شوید 10 مهر باشد، به واقع اگر چنین باشد چه احساسی خواهید داشت؟! البته جالب است بدانید كه شخصیت اول فیلم "پالم اسپرینگز" بر خلاف فیلم‌هایی با این سبك و مضمون همچون فیلم "روز موش خرما" (1993)؛ نه تنها از روند جاری و تكرار زمانی بدش نمی‌آید؛ بلكه به امور معوقه خود می‌پردازد و از شرایط ایجاد شده نهایت استفاده را در راستای ایجاد خوشی خود می‌كند تا اینكه كه دختری كه در آن روز خاص ملاقات می‌كند نیز درگیر این گردش زمانی می‌شود.

مازیار وكیلی با اشاره به تفاوت شخصیت اول فیلم و دختری كه با او همراه می‌شود بیان كرد: شخصیت اول فیلم اندی سمبرگ در نقش نایلز است كه همان‌طور كه پیش‌تر گفتیم از شرایط جدید خود بسیار خوشحال است؛ اما دختری (كریستین میلیوتی در نقش سارا وایلدر) كه با او در این گردش زمانی گرفتار شده است تمام تلاش خود را می‌كند تا از این وضع خارج شود و چالش اصلی فیلم دقیقاً همین تفاوت نگرش به تكرار 1 روز خاص در زندگی افراد (چرخه زمان) است.

وی در ادامه تحلیل خود افزود: اگر كمی واقع‌نگر باشیم می‌بینیم كه اتفاقاً خیلی هم خوب است كه در چرخه زمانی قرار بگیریم چرا كه شما در طول روز خرید می‌كنید، می‌خورید، می‌پوشید و زندگی خوبی دارید و وقتی فردای همان روز بیدار می‌شود همه چیز سر جای اول قرار گرفته دوباره و به نحوی دیگر می‌توانید روز خوبی را سپری كنید.

در این میان مازیار وكیلی به نكته حائز اهمیتی اشاره می‌كند و آن اینكه ما به عنوان انسان‌های عصر مدرن (عصری كه مدرنیزه در اوج خود قرار دارد) همه روزهای زندگی‌مان به بطالت نمی‌گذرد؟! آیا روزهای مختلف زندگی ما شبیه به هم و تكراری نشده‌اند؟! و اگر به واقع یك روز حقیقتاً تكرار شود چه اتفاق خاصی می‌افتد؟ و اینها سؤالاتی است كه مخاطب در حین تماشای فیلم از خود می‌پرسد و پاسخ به آن می‌تواند ذهن افراد تا با روشنگری‌های بسیاری همراه سازد كه تا پیش از آن بدان نیندیشیده بود.

این نویسنده، منتقد و كارشناس سینما همچنین متذكر شد كه "جی. كی. سیمونز" در نقش روی، شخص دیگری كه در حلقه زمان گیر افتاده ‌است و دائم نگران این مهم است كه من نمی‌توانم تا آخر عمر بزرگ شدن دخترم را ببینم در حالی كه دختر گیر افتاده در این چرخه زمانی (سارا) از همان ابتدای فیلم اعلام می‌كند كه همه روزهای زندگی مثل هم هستند و دیروز و امروز زندگی من با هم تفاوتی ندارد و این تفاوت نگرش‌ها به زندگی و انگیزه افراد برای ادامه زندگی فردی و اجتماعی را نشان می‌دهد.

مازیار وكیلی با تأكید بر روند زندگی شخصیت‌های اصلی این فیلم اظهار كرد: مخاطب در طول 90 دقیقه كه به تماشای فیلم "پالم اسپرینگز" نشسته است شاهد هیچ حركت سازنده ای از سوی شخصیت‌های مختلف فیلم نیست و هر یك از این افراد در حال انجام كاری تكراری، بی هدف و روتین هستند و بی‌شك انجام اموری كه زمان را به بطالت سپری می‌كند طعنه كارگردان به مخاطب است تا وی را متوجه زندگی تكراری و بی ثمر در زیست‌جهان مدرن كند و به افراد بفهماند كه این زیست‌جهان مدرن و عصر مدرنیته همه را به سمت و سوی بطالت و انجام تمور بیهوده سوق داده است.

وی ادامه داد: جالب است بدانیم كه تمام شخصیت‌های فیلم "پالم اسپرینگز" كه در چرخه زمانی گیر افتاده‌اند یا از این شرایط رضایت دارند و نهایت استفاده را می‌كنند و یا غصه این شرایط را در دل دارند و تنها كریستین میلیوتی در نقش سارا است كه در حال اندیشیدن به این مهم می‌باشد كه چگونه این شرایط را در هم بشكند و زندگی عادی خود را به دست آورد.

این نویسنده، منتقد و كارشناس سینما همچنین گفت: شخصیت سارا از تفاوت‌های جالب و حائز تاملی با دیگر شخصیت‌های فیلم برخوردار است و آن عدم لذت وی از شرایط ایجاد شده و همچنین تلاش برای رهایی از آن است. سارا هر روز در تلاش است تا با مطالعه و پژوهش در زمینه فیزیك كوانتوم با شرایط جدید خود بیشتر آشنا شود تا شاید از این راه به مسیری برای رها شدن دست یابد.

وی در ادامه گفت: كریستین میلیوتی در نقش سارا برخلاف همه تلاش دارد تا با عملگرایی و زندگی هدفمند از چرخه زمان خارج شود و جالب است كه نهایتاً موفق هم می‌شود و كارگردان نیز دقیقاً می‌خواهد كه همین مهم را به مخاطب برساند كه اگر می‌خواهید از زندگی روتین و رو به بطالت خود خارج شوید باید تلاش كند و آنچه را كه تا به حال انجام نداده‌اید، انجام دهید و سطح و میزان آگاهی و دانش خود را ارتقا بخشید در غیر این صورت یك زندگی بی هدف، بی‌بهره و تكراری را ادامه خواهید داد.

مازیار وكیلی تأكید كرد: زمانی كه افراد دانش خود را افزایش می‌دهند، دیگر روند زندگی آنها رو به بطالت و بیهودگی نیست و این دقیقاً مسیری است كه سارا در فیلم "پالم اسپرینگز" در پیش گرفته تا با افزایش علم و آگاهی خود؛ تغییر را در زندگی ایجاد كرده و حصار بیهودگی و بطالت را در هم شكند و این تلنگری است به همه مخاطبان كه اگر می‌خواهید زندگی بی هدف و بیهوده‌ای نداشته باشید و در بطالت از دنیا نروید، باید میزان دانش، علم و آگاهی خود را افزایش دهید و از فضاهایی كه پوچی و بی هدفی در زندگی شما ایجاد می‌كنند، دوری كنید كه مهم‌ترین آنها فضای مجازی است.

دسترسی سریع
سینما آینده