انصاف از فضایل اخلاقی است كه به نوعی به قضاوتهای ما بازمیگردد. اینكه در برخورد با دیگران جانب انصاف را نگهداریم و تعاملمان را با افراد خانواده یا جامعه براساس انصاف تنظیم كنیم.
اینكه میگویند انصاف داشته باشید یعنی چه؟ اگر مثلا من به حرف سخنچین گوش ندهم یا مثلا سوء ظن به دوستم نداشته باشم، نسبت به او، انصاف داشتهام؟ متأسفانه در جامعه گاهی دیده میشود خشم بر بردباری و نارضایتی بر خشنودی، و فرصت طلبی بر ایثار و مصلحت شخصی بر مصلحتهای شرعی پیروز شده، كه بر اثر همهی اینها اخلاقی بزرگ و ارزشی هدفمند به باد فراموشی سپرده خواهد شد. ارزشی كه در هر جامعهای به فراموشی سپرده شود بركت از آن جامعه رخت برخواهد بست و اگر در هر جامعهای وجود یابد در آن جامعه، خشنودی و اطمینان و تكامل و اشتراك را به طور یكسان میان مردم آن جامعه مشاهده خواهی كرد. این اخلاق، «انصاف» نام دارد.
انصاف با همهی معنایی كه این كلمه در بر دارد، همان انصافی است كه در میان افراد و خانوادهها جای آن خالی است. انصافی كه در مدرسه و محیط كار وجود ندارد. انصافی كه در روزنامهها و دیگر رسانهها غایب است. انصافی كه در جوامع، به جز آنهایی كه رحمت خداوند شامل حالشان شده است، وجود ندارد.
انصاف كلمهای است كه معنای عدل و احسان میدهد نه ظلم و تجاوز، به معنای پیروی از شریعت است نه دنبالهروی از هوا و هوس. معنای علم دارد نه جهل و نادانی و به معنای میانه روی در میان منحرفان و ثبات و پایداری در بین افسار گسیختگان و سست عنصران است.
«كیلومتر88» یكشنبه 16 اردیبهشت به موضوع انصاف پرداخته است.