علیرضا محمودی ایرانمهر، در بخش میز آموزش نویسندگی، در برنامه كافه رادیو از رادیو جوان گفت: «فشردهسازی یا انبساط زمان در نوشتن یكی از مهمترین كارهایی است كه نویسنده انجام میدهد.»
در ادامه صحبتهای علیرضا محمودی ایرانمهر را درباره تكنیكی حرفهای برای نویسندگی میخوانیم.
نویسندگی مثل رانندگی است. خیلیها هستند كه از این طریق كار میكنند، پول در میآورند و زندگیشان از این راه میگذرد.
اما بسیاری از آدمها هم هستند كه رانندگی میكنند برای شخص خودشان، برای كیفیت زندگی، تفریح، سفر كاری یا هر چیز دیگری.
نوشتن هم همین طور است، عدهای ممكن است از راه نوشتن كار كنند و پول در بیاورند و حرفه آنها باشد.
اما برای هركسی لازم است كه بتواند افكار و اندیشههای خودش را جایی ثبت كند یا خودش را بهتر بشناسد و یا بتواند از طریق نوشتن ارتباط بهتری با دیگران برقرار كند.
همه اینها چیزهایی است كه به كیفیت زندگی ما برمیگردد.
به یك نكته ساده توجه كنید.
یك كتابی كه خواندهاید را به یاد بیاورید، صحنههای آن را به یاد بیاورید و ببینید چقدر طول كشیده كه آن كتاب را بخوانید.
مثلا اگر كتاب 100 صفحه یا 200 صفحه بوده، چقدر طول كشیده فصل اولش یا تمام كتاب را بخوانید؟
احتمالا اگر اهل مطالعه باشید و عادت به كتاب خواندن داشته باشید، طی چند روز كتاب را خواندهاید.
اگر هم خیلی اهل مطالعه نباشید و برحسب اتفاق كاری را خوانده باشید، ممكن است چند هفته طول كشیده باشد.
اما اگر ساعتهای مطالعهتان را جمع كنید، برای یك كتاب 200 صفحهای، چیزی بیشتر است 20 ساعت نمیشود.
نكته این است كه كل كتاب 200 صفحهای را میشود در 20 ساعت خواند، اما آیا اتفاقات درون كتاب در 20 ساعت رخ داده است؟
جواب خیر است، پس ما میبینیم در داستان اتفاقات بسیار فشرده شده است.
ممكن است شما یك كتاب بخوانید درباره اتفاقی كه همه آن در یك ثانیه خاص رخ داده است.
مثلا یك داستانی را تعریف میكنند كه به این شكل شروع میشود: «من از دهانه لوله تفنگ بیرون آمدم. داغ و گداخته بودم و به دور خود میچرخیدم و به سوی قلب تو پیش میآمدم.»
این داستان گلولهای است كه به سمت قلب گاندی حركت میكند. داستان كشته شدن گاندی از زبان گلولهای كه به سمتش شلیك شده روایت شده است.
داستان عملا شاید در یكض ثانیه رخ داده است اما وقتی كه آن را میخوانید ممكن است چند ساعت طول بكشد.
میخواهم به این نكته توجه كنید كه میتوانید در نوشته خودتان با زمان بازی كنید.
به زمان دقت كنید. مثلا میتوانید یك ماجرایی را كه در طول یك زندگی رخ داده است در چند خط یا چند صفحه بنویسید.
یا شروع كنید و تمام جزئیات یك لحظه خاص را توصیف كنید.
این فشردهسازی یا انبساط زمان در نوشتن یكی از مهمترین كارهایی است كه نویسنده انجام میدهد.
حتی اگر میخواهید ماجرایی را برای یك نفر تعریف كنید، این بسیار مهم است كه بدانید كجاها را فشرده كنید، كجاها را كوتاه كنید و كجاها را گسترش بدهید و با زمان بازی كنید.
این تسلطی كه شما بر زمان روایت كردن یك داستان كه میتواند همان نوشتن باشد، دارید میتواند به شدت به شما كمك كند كه داستان خودتان را بهتر و تاثیرگذارتر بنویسید و قدرت بیشتری در نگارش داشته باشید.
این موضوع ابعاد مختلفی دارد و كارهای زیادی میشود با آن انجام داد اما برای تمرین خیلی كارآمد است و یك تمرین حرفهای و اساسی است.